سلام علی ابراهیم

ساخت وبلاگ

می‌خواستم از اتفاقات خوب دهه کرامت بنویسم...

اما بعضی داغ‌ها ورق را بر می‌گرداند.

آخ...... جگرمون سوخت.

السلطان، یا اباالحسن، تا این حد قدر خادمت را ندانستیم؟

شام ولادت تو، غرق اضطراب و دست به دعا.

روز ولادت تو، اینقدر هوا بارانی است.

خون! خون! خون!

این خون‌ها به دست هر کس ریخته شد...

خوب نگاه کنید که این خون پایمال نمی‌شود.

۳ تا + امشب...
ما را در سایت ۳ تا + امشب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmeplus0 بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 8 خرداد 1403 ساعت: 15:15