۳ تا + امشب

متن مرتبط با «خرداد» در سایت ۳ تا + امشب نوشته شده است

۲۵ خرداد

  • ۱۴ خرداد تولد زینب بود. زینب و فاطمه‌زهرا از ظهر رفته بودند خونه مادر شوهرم. عصری همسر اومد سراغم، رفتیم شیرینی فروشی، کیک خریدیم، قطاب هم خریدیم چون من دوست دارم، چند تا برش کیک گردویی که همون موقع بخوریم چون گرسنه بودیم و شمع و فشفشه. سریع رفتیم و در اولین مغازه دو تا لباسِ جینِ چین چینی خریدیم براشون و رفتیم خونه مادرشوهرم و تولد رو گرفتیم... پدر بزرگ مادربزرگ همسر هم بودند و چقدر خوب بود. بچه‌ها خوشحال شدند :) آخرِ اون هفته، همسر جان "عمو" شد. یعنی چند ماهِ دیگه عمو میشه. چقدر خوشحال شدیم همه‌مون. داشتیم می‌پوکیدیم از غصه‌ها. چقدر به اون خبرِ خوش احتیاج داشتیم. دوباره کیک خریدیم و بردیم خونه مادرشوهرم :) امروز ۲۵ خرداد هست و سالگرد عروسی‌مونه‌. نسیم‌جانم هم داره میره بیمارستان که دوست جانِ لیلاجانم رو به دنیا بیاره. خیلی خوشحالم و نگرانم. دعا کنید براش...حالا چندین ساله پیاپی هست که مناسبتِ ۲۵ خرداد به دلایل مختلف یادمون میره... اصلا یادم نمیاد کی یادمون بوده :) یادتونه اوایل، آقای رئیسی هر هفته می‌رفت سفرِ استانی؟ بعد از چند وقت حضرت آقا منع‌شون کردند. گفتند هر هفته نرید؟ به استادِ جان گفتم من فکر می‌کنم دلیلش این بوده که هر هفته در سفر بودن باعث میشه اون به خانواده رئیس جمهور و بقیه مسئولان فشار بیاد. چون آخر هفته مالِ خانواده است. اما ایشون تحلیلشون این بود که چون هر هفته سفر استانی، انتظارات و توقعات مردم رو زیاد می‌کنه و متعاقبا چون کار کارشناسی صورت نگرفته برای سفر، کار جدی‌ای انجام نمیشه و مردم ناامید میشن و از جبهه انقلاب به سمت جبهه مخالف متمایل میشن.من هم تحلیلِ استادِ جان رو قبول داشتم ولی باز هم دلیل ایشون، دلیل من رو منتفی نمی‌کرد. دیروز که عبدالملکی ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها